عوامل انحرافات جنسی

با آغاز بلوغ جنسی، ‌تغییرات هورمونی به خصوص تولید آندروژن ها در نوجوانان هر دو جنس افزایش می دهد. تغییرات هورمونی این احتمال را به وجود می آورد که نوجوانان برای رهایی از تنش های بلوغ، دست به خودارضایی، هم جنس دوستی و ارتباط با جنس مخالف بزنند. تحقیقات کینزی نشان داده است که حداکثر این لغزش ها در سنین 13 تا 15 سالگی روی می دهد؛ اما در صورت کنترل، ‌بعدها کمتر بروز می کند. هم چنین این انحرافات ریشه روانی دارند، ‌ولی سرانجام به صورت جسمانی درآمده و زمینه ساز عوارض ناگواری در جنبه جسمی، روانی و عاطفی می شوند(خلیلی و بختیاری، 1387: ‌214و 215) فروید نیز غریزه جنسی را مهم ترین عامل انحرافات جنسی نوجوانان و جوانان و افراد دیگر (شامبیاتی، 1385: 192) معرفی کرد، ‌اما باید دانست که مانند دیگر نابهنجاری ها، ‌عوامل موجود در سبب شناسی انحرافات جنسی نیز بسیار پیچیده و همه جانبه است و در تاریخچه خانوادگی افراد منحرف انواع نابهنجاری ها را می توان یافت. به طور مثال، والدین و خواهران و برادران چنین افرادی اغلب دچار حالات نوروتیک و اختلالات شخصیت هستند. بسیاری از افراد خانواده که دست به جنایات جنسی می زنند، ‌معمولاً خودشان رفتارهای ضد اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر و الکل دارند. این فراوانی نابهنجاری در خانواده نشانه وجود عوامل ارثی و محیطی در ایجاد این انحراف است. عوامل روانی انحرافات جنسی نیز متعدد هستند که مهم ترین آن ها عبارتند از: محرومیت از روابط جنسی طبیعی، انزوای کودکی، وقایع خاصی که سبب یادگیری انحرافات در کودکی و نوجوانی می شود، ‌اضطراب اخته شدن(CASTRATION ANXIETY) تثبیت یا بازگشت به جنسیت دوران کودکی، همانند سازی جنسی (SEXUAL IDENTIFICATION) جهالت در امور جنسی، بازداری کلی شخصیت، ترس از مسئولیت و ترس از جنس مخالف (شاملو، 1382: 260و 261) هم چنین نقص تربیت اولیه جنسی که در دوره کودکی تمرین شده و به صورت عادت درآمده است، ‌ناکامی ها از جانب محیط و اجتماع، دسترسی نداشتن به فرصت های شغلی مشروع، عدم کسب شایستگی های لازم برای انجام کارهایی که بتواند نیازها و انتظارات مادی زنان را تأمین کند، ‌نبود یک سازمان تأمین اجتماعی که زنان آسیب دیده و بی سرپرست یا فاقد منابع تأمین مالی را پوشش دهد، ‌ناسازگاری زناشویی و مشکلات در روابط اجتماعی درون خانواده و عدم حمایتهای روانی اجتماعی از طرف همسر، انتخاب فحشا توسط زنان به عنوان راهبردی برای استقلال، طغیان اجتماعی زنان علیه نظام مردم سالار و پاسخ به سلطه مردان، ‌کاهش کارایی برخی از نهادها، ‌سازمان ها و گروه های اجتماعی نظیر: خانواده، ‌شبکه خویشاوندی و همسایگی به عنوان نیروهای غیر رسمی کنترل اجتماعی، ‌جامعه پذیری ناقص و تجربیات تضعیف شده یا معیوب در جهت کسب مهارت های اجتماعی و زندگی، مشکلات در ملاک همسرگزینی و احساس عدم رضایت زنان از همسرانشان در هنگام انتخاب همسر(1384: 218و 219)، تحولات دوران بلوغ، نگاه شهوت آلود، تخیلات تحریک کننده، ‌تماس و گفت و گو با نامحرم، تماشای فیلم و عکس های مبتذل، ‌کمبود توجه و محبت، عقده حقارت، رعایت نکردن اصل حیا در خانواده، پوشیدن لباس های تنگ و نازک و کوتاه، به کارگیری کلماتی که در برگیرنده مسائل جنسی هستند، ‌تماس بدنی با کودکان، ‌نوازش های غیر اصولی کودکان و نوجوانان، از هم پاشیدگی خانواده، بدرفتاری با کودکان، ‌گروه های هم سال و برقراری دوستی با افراد ناباب، ضعف ایمان و سست بودن پایه های اعتقادی و ناآگاهی از عوارض انحرافات جنسی از جمله عوامل مؤثر در بروز انحرافات جنسی می باشند (سبحانی نیا، ‌1387: 73-75). علاوه بر این، ‌خانواده هایی که به علت برخی نابسامانی ها به اضطراب روحی فرزندان خود دامن می زنند، آنان را بیش تر در معرض انحرافات جنسی قرار می دهند. عادت به خودارضایی در پسران و پناه بردن دختران به دوست پسر داشتن اغلب معلول همین نابسامانی های خانودگی و با هدف تسکین موقت اضطراب های ناشی از آن صورت می گیرد(شامبیاتی، ‌1385: 132و 133). اما از دیدگاه مذهبی، ‌مهم ترین علل و انگیزه هایی که سبب انحرافات جنسی می شوند عبارتند از:

* لمس ها

مانند تماس های تناسلی بدن با اشیاء و وسایلی مانند: سرسره و موتور که باعث لذت شود. حتی بعضی ها معتقدند لمس های مادران به صورت ناخودآگاه در کف ران بچه ها که با دستمال انجام می دهند، ممکن است سبب تحریک و بیداری جنسی شود. البته این نوع لمس ها در دوره نوجوانی خطرناک تر از دوره کودکی است.

* دیدن و شنیدن

دیدن و تماشا کردن عکس، ‌پوستر و بدن های عریان، فیلم های سکسی، ‌صحنه های روابط جنسی، نگاه به دستگاه تناسلی خود و دیگران، تماشای روابط جنسی حیوانات، آگاهی از روابط جنسی والدین، شنیدن فحش های رکیک، لطیفه ها، ‌طنزها و شوخی های زننده در خانه و اجتماع و مدرسه نیز سبب تحریک جنسی می شود.

* عوامل روانی

بعضی از عوامل روانی سبب تحریک میل جنسی و تمایل به ارضای آن و در بسیاری از موارد منجر به انحراف می شود. مواردی مانند: ترس و هیجان، ‌اضطراب و تشویش، ‌استبداد، خشم و غضب، طرد و تحقیر، ‌محبت زیادی و در بعضی از موارد محیط نیز مؤثر است.

* نوازش های ناروا

عدم رعایت بعضی از اعمال در دوره نوجوانی و جوانی هر چند به طور ناخودآگاه، ممکن است باعث انحراف شود. پدری که در این سنین گونه های دختر خود را می بوسد و یا مادری که چهره پسر خود را می بوسد ممکن است آثار سویی بر جای گذارد.

* معاشرت ناصواب

اغلب نوجوانان و جوانان تمایل دارند در برابر جنس مخالف رفتارهای ناپسند و خنده دار از خود بروز دهند و خودنمایی کنند. هر چند که نیت پلیدی در کار نباشد، اما نفس این عمل خطرناک است.

* روابط ناپسند

اعمالی مانند، ‌زندگی در خلوت، بوسیدن، بغل کردن، ‌ارتباط با جنس مخالف در دوران نوجوانی و جوانی مسئله ساز است و موجب بیداری تخیلات شهوانی و تحریکات اتفاقی می شود.

* استحمام

ثبت تصویرهای گذشته در ذهن به خصوص در دوره کودکی به علت عدم رعایت پدر و مادر که برهنه در حمام با کودکان به سر می برند، ‌محرک بوده و ممکن است باعث انحراف شود.

* آگاهی از روابط والدین

نوجوانان و جوانان باید در اتاقی جدا از والدین بخوابند و از همبستر شدن اولیای خود هیچ گاه با خبر نباشند.

* رفیق بازی

گرایش افراد در دوره نوجوانی به این کار بیش تر می شود. نوجوانی که در محیطی منحرف چیزهایی شنیده، برای رفقای چشم و گوش بسته خود آن ها را با غلو تعریف می کند و نوجوان شنونده آن ها را می پذیرد؛ کنجکاو می شود و تمایل به عملی کردن آن ها پیدا می کند. به خصوص اگر او در سنین نوجوانی و بیداری جنسی باشد، ‌تحریک شده و ناخودآگاه به فکر ارضای نیاز جنسی خود می افتد(اکبری، 1385: 147و 148).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.